ژوزف آرتور كنت دو گوبينو نويسنده و فيلسوف فرانسوي در 14 ژوئيه 1816م در نزديكي پاريس به دنيا آمد و تحصيلات خود را در فرانسه، آلمان و سوئيس پشت سر نهاد. وي در اين زمان به روزنامه‏نگاري و نيز نگارش رمان‏هاي پرماجرا پرداخت و پس از انتشار آثاري از خود، شهرت يافت. گوبينو هم‏چنين ضمن علاقه به ادبيات و صنايع آلمان، با شيفتگي تمام به اين نتيجه رسيد كه اقوام آريايى، در قدرت، جمال و هوش، سرآمد ديگرانند، پس بايد آنها را برتر از ساير نژادهاي بشر دانست. گوبينو براي خود رسالتي الهي قائل بود، اما چون در كشور خودش، به او اعتنايى نكردند به آلمان رفت و به اثبات برتري آلمان‏ها بر اقوام ديگر پرداخت. او انديشه‏هاي خود را در كتابي به نام مقاله درباره نابرابري نژادهاي انسان، در چهار جلد بيان داشت. اين كتاب، در سال‏هاي بعد به شعله‏هاي برتري نژاد آريايى در آلمان بسيار دامن زد و ده‏ها سال پس از مرگ گوبينو، به عنوان يكي از الگوهاي آدولف هيتلر رهبر آلمان نازي درآمد. به نظر گوبينو، مسئله نژادي نه تنها بر همه مسائل ديگر تاريخ برتري دارد، بلكه محور اصلي آن به شمار مي‏آيد. گوناگوني نژادها كه ملت‏ها را مي‏سازد، خود مبيّن سرنوشت مختلف اين ملت‏هاست. گوبينو كه به نژاد قوي و ضعيف معتقد است، انحطاط نژادهاي قوي را بر اثر اختلاط با ملت‏هاي ضعيفي مي‏داند كه در جنگ مغلوبشان گشته‏اند. گوبينو در اين راستا، منظومه بلند آماديس را در سه جلد و شامل دو هزار بيت سرود. اين منظومه بلند و استعاري، فرضيه نژادي شاعر را عرضه مي‏كند. آماديس مظهر نژاد سفيد، خاصه آريايى‏هاست كه با دشمنان تمدن مي‏جنگد. با اين حال گوبينو در كنار اين امور، به كارهاي سياسي و علمي نيز مشغول بود و پس از آنكه به سمت دبير اول و سپس وزير مختار فرانسه در دربار ايران منصوب شد، زبان‏هاي شرقي از جمله فارسي، عربي و نيز خطوط ميخي را فرا گرفت. او ضمن حضور در ميان مردم، با عقايد، آداب، رسوم، تاريخ، مذهب و متون فكري طبقات مختلف مردم آشنا گرديد. گوبينو در اين زمينه، به تاليف آثاري پرداخت كه كتب سه سال در آسيا، تاريخ ايران و اديان و فلسفه‏هاي آسياي مركزي، نتيجه اين حضور و دقت در متن جامعه است. ژوزف آرتور دو گوبينو سرانجام پس از 66 سال زندگي در سيزدهم اكتبر 1882م درگذشت.